گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد اول
درس چهارم: حجّ ابراهیمی







اشاره
عباسعلی عمید زنجانی
بزرگترین آفت جریانها و حرکتهاي سرنوشتساز تاریخی، خطر رجعت و تحریف و بدعت است. عوامل آفتزا، بدون آن که از
خود مخالفت و مقاومتی نسبت به اصل جریان و حرکت نشان دهند، در کنار آن رشد میکنند و به تهی کردن محتواي حرکت و
بازگرداندن آن به سود خویش و ایجاد دگرگونیهاي ریشهاي، که جریان و حرکت را خنثی و از تحرك بازدارد، همت میگمارند.
گونههاي مختلف این آفتها را در کنار همه جریانهاي بزرگ تاریخی میتوان یافت.
هرقدر عظمت حرکت بیشتر باشد، نوع آفت نیز پیچیدهتر و خطرناکتر خواهد بود.
ولی بسیاري از جریانهاي عظیم تاریخی توانستهاند علیرغم وجود آفتهاي گوناگون، به راه خود ادامه دهند.
حرکتِ رهاییبخش اسلام در مسیر تاریخی خود، همواره دچار این آفتها بوده و از راههاي مختلف و به اشکال به ظاهر متفاوت
در معرض خطر رجعت و تحریف و بدعت قرار گرفته است؛ ولی از آنجا که منبع و ریشه اصیل این نهضت جهانی بزرگ؛ یعنی
«1» . قرآن، با صیانت الهی تضمین شده: إنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَانّا لَهُ لَحافِظُونَ
ص: 48
صفحه 38 از 226
علیرغم آسیبهایی که بر برخی فروع آن وارد شده، همچنان استوار و بیخلل، روشنگرِ راه انسانهاي حقیقتجو مانده است.
«1» در این میان، گروهیکه قرآن آنان را تحت عنوان ومشخّصه فَامَّا الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ
معرفی میکند، با تلاشی مذبوحانه و تفسیرهایی ناهنجار، برخی از فروع و بخشهاي اصیل اسلام را هدف اغراض شوم خود قرار
داده و به تحریف و بیمحتوا کردن آنها پرداختهاند.
در بسیاري از موارد، هدف اینان نسخ و مسخ اسلام و تحریف اصل دین نبوده است؛ بلکه امیال و هواها و بازتاب منفعتطلبیها و
جبههگیريهاي نابحق و مقاومت در برابر موضع حق، آنان را به تحریف و بدعت در فروع واداشته است؛ ثُمَّ کانَ عاقِبَۀَ الَّذِینَ أَساؤُا
«2» .... السُّواي أَنْ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ
از جمله بخشهاي اصیل و مهم اسلامی، که به دلیل اهمیت بیشتر و نقشی که در حفظ و حراست اساسی اسلام دارد و همواره در
لا» : معرض خطر بیمحتوا شدن و تحریف قرار گرفته است، مسأله حج و محتواي گسترده و حرکتآفرین آن میباشد که فرمود
.«3» « یَزالُ الدّینُ قائِماً ما قامَتِ الْکَعْبَۀُ
حج، با داشتن بار سیاسی و ابعاد مختلف اجتماعی- اقتصادي، میتوانست هر سال تحوّلی بنیادین و حرکتی انقلابی در زندگی
مسلمانان و در نهایت در اوضاع سیاسی جهان اسلام ایجاد کند و به دلیل تماس مستقیم با مسأله حکومت و رهبري و امامت
مسلمانان مهمترین اصل اسلامی و بنیاديترین مسأله جهان اسلام را همراه داشته است؛ به طوري که حج صحیح و پرمحتوا
میتوانست اوضاع جهان اسلام و زندگی صدها میلیون مسلمان را دگرگون و در نتیجه همه قدرتطلبان ناصالح و حکام و
سردمداران آشفته بازار سیاست و اقتصاد مسلمانان را از رسیدن به مقاصد شوم خود محروم سازد.
از این رو، همه کسانی که به نحوي منافعشان از طریق انجام مراسم صحیح حج به
ص: 49
خطر میافتاد و سرنوشت خود را با مسأله حج در ارتباط میدیدهاند، سعی بر آن داشتهاند که به گونهاي از آثار بنیانکن حج در
امان بمانند و قدرت و منافع خود را در برابر خطرات ناشی از حج، آسیبناپذیر سازند.
شیطانیترین راه براي تأمین این هدف شوم، ابقاي ظاهر حج و حفظ شکل و قالب ظاهري و بیمحتوا کردن و خنثی نمودن آن بود،
که در نهایت (حج بیمحتوا) میتوانست به صورت عامل و وسیلهاي براي تأمین اهداف شوم آنها تغییر ماهیت دهد.
در چند قرن اخیر که پاي استعمار غرب و شرق به کشورهاي اسلامی باز شد و منابع سرشار اقتصادي مسلمانان به صورت
وحشتناکی مورد هجوم قرار گرفت و به یغما رفت و به منظور هموار شدن راه غارتِ بیشتر، استقلال سیاسی، اقتصادي و فرهنگی از
مسلمانان سلب گردید. خطر تحریف حج بیش از پیش مطرح شد و این فاجعه عظیم به شکل دیگري رخ داد.
این بار حج، به عنوان عامل بزرگ بیداري مسلمانان و حرکت عظیم ضد استکباري، به صورت سدي محکم و استوار در برابر هجوم
و یورش غرب و شرق قرار گرفت و اینجا بود که دشمن جدیدي براي خنثی کردن آن، به مبارزه و پیکار با حج همّت گمارد.
این دشمن غدار نیز، از تجربیات شیطانی دشمن اول سود برد و سعی بر آن داشت که بدون ایجاد وقفه و خللی در انجام شکل
ظاهري مراسم حج، آن را از درون تهی نماید و به سود خود تغییر ماهیت دهد.
این سادهلوحی است اگر ما تصور کنیم که توطئه مشترك استکبار و طاغوتها، متمرکز در براندازي حج و ممانعت از برگزاري
مراسم آن است؛ زیرا این توطئه نه تنها عملی نیست که اصولًا سودي هم براي استکبار و طواغیت دربر نخواهد داشت و حتیالامکان
بهرهگیري از این فرصت مناسب و ایدهآل را از آنها خواهد گرفت.
عمق و پیچیدگی این توطئه و سیاستگذاري مشترك شوم در این است که: دشمن سعی در برگزاري حج دارد و تلاش ظاهري و
سیاستگذاري آشکار او در این است که این مراسم هر چه با شکوهتر و با آرایشی بهتر انجام گیرد؛ ولی به صورت قالبی تهی و صد
صفحه 39 از 226
در
ص: 50
صد فاقد محتوا و به دور از هر نوع بهرهگیري در جهت ایجاد وحدت و قدرت و تشکل امت اسلامی.
باید توجه داشت این اولین بار نیست که حج، این سنّت حیاتبخش الهی، دچار تحریف و قلب ماهیت میشود، بلکه در دوران
جاهلیت قبل از اسلام نیز، علیرغم حج صحیح ابراهیم و انبیاي عظام علیهم السلام استعمارگرانِ فرصتطلب آن را به مراسم تجلیل
بتها و وسیلهاي براي مقاصد سلطهجویانه خود تبدیل نمودند. و سالهاي متمادي، دستِ تودههاي محروم و تحت ستم را از بهرهگیري
صحیح از این موهبت قدرتآفرین مستضعفان، کوتاه ساختند.
بررسی مشابهتها و مشترکاتی که بین بدعت جدید و تحریف دوران جاهلی وجود دارد، میتواند با توجه به قاطعیتی که اسلام در
ایجاد و تحول عمیق در انجام مراسم حج و پاكسازي آن از لوث شرکها و بدعتها نشان داده است، ما را به لزوم تجدید این
تحول و پاکسازي و نیز خطر چنین بدعت شومی واقف گرداند.
سابقه تاریخی مکّه و کعبه
و «1» . نصوص اسلامی از قدمت و پیشینه تاریخی شهر مکه و ارزش والاي این سرزمین، سخنان جالبی به میان میآورد
را، که اشارهاي پیچیده به خدا و ارزش شهر تاریخی مکه است، از روزهاي مقدّس و داراي ارزش اسلامی معرفی « دحوالأرض »
میکند.
که نام دیگر مکّه است، بیانگر ازدحام و تراکم جمعیت است که خود، شاهد دیگري است بر سابقه تاریخی و ارزش « بکّه » همچنین
این سرزمین مقدس.
قرآن، احترام به مکّه را آنقدر بالا میبرد که چون امر مقدسی بر آن سوگند یاد میکند؛ لَاأُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ* وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ.
«2»
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
ص: 51
«1» .« یَا أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَرَّمَ مَکَّۀَ یَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ »
ولی آنچه که در این بحث، درخور اهمیت بیشتر است، بحث از کعبه، خانه مقدس خداست. کعبه، اوّلین خانهاي است که به منظور
عبادت تودههاي مردم بنا گردید و اولین مرکزي است که به عنوان پایگاه توحید، پایههایش برافراشته شد.
«2» . إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَکَّۀَ مُبَارَکاً وَهُديً لِلْعَالَمِینَ* فِیهِ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِیمَ وَمَنْ دَخَلَهُ کَانَ آمِناً
وقتی یهودیان از تغییر قبله مسلمانان خشمگین شدند و پشت به بیتالمقدس ایستادن را نوعی بیاحترامی نسبت به شهر تاریخی و
معبد پرسابقه بیتالمقدس تلقّی کردند؛ قرآن آنان را به سابقه تاریخی کعبه متوجّه ساخت و کعبه را داراي سابقه بیشتر و ارزش
«3» ( کهنتر معرفی کرد، و آن را بیت عتیق (وَلْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ العَتیقِ
، خانه کهن، دیرپاي و سابقهدار خواند. و پیامبر آن را محاذي بیت معمور و برابر عرش پروردگار، که مطاف فرشتگان است، و تنزّل
ملکی آن دانست.
قرآن، کعبه را یادگار ابراهیم و مبیّن توحید خالص شمرد، که در بناي آن خلوص و پاکی نیت ابراهیم و اسماعیل قداست خاصی به
شکل هندسی آن بخشیده است.
«4» . وَإِذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنْ الْبَیْتِ وَإِسْمَاعِیلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ
صفحه 40 از 226
و به دستور خدا میبایست این خانه مقدس از هر نوع آلودگی ظاهري و نیز از شرك و ستم مبرّا و پاك باشد: وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِیمَ
«5» . مَکَانَ الْبَیْتِ أَنْ لَاتُشْرِكْ بِی شَیْئاً وَطَهِّرْ بَیْتِی لِلطَّائِفِینَ وَالْقَائِمِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ
و این فرمان، به صورت پیمانی توحیدي با ابراهیم
ص: 52
«1» . و اسماعیل بسته شد: وَعَهِدْنَا إِلَی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَنْ طَهِّرَا بَیْتِی لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ
مفتخر فرمود. و در « بیتی » خدا با وجود آن که مبرا و منزّه از تلبس زمانی است، چنین خانه پاکی را به خود اختصاص داد و به شرف
آلودهسازي آن سختترین هشدار و دردناکترین عقوبتها را وعده داد که:
«2» . وَمَنْ یُرِدْ فِیهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ
سابقه تاریخی حج و مناسک آن
تمامی این تمهیدها، بدان جهت بود که این پایگاه توحید؛ خانه خدا، الگو براي مردم (مَثابۀً لِلنَّاسِ) و نیز مبارك و وسیله هدایت
انسانها باشد و در آن مراسم ویژهاي انجام گیرد که نشاندهنده قداست و متناسب با اهداف و ثمرات آن باشد؛ مراسمی که هرگونه
شرك و وابستگی به غیر خدا را از دلها و از زندگی انسانها بزداید و راه خدا و زندگی خالصانه مردم را هموار سازد.
به همین دلیل حج، رسالت جهانی و جاودانه یافت و براي همه قشرها در تمامی اعصار و قرون عمومیت پیدا کرد؛ الَّذِي جَعَلْنَاهُ
«3» . لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاکِفُ فِیهِ وَالْبَادِي
قرآن کریم با جمله اسمیه: وَللَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ الَیْهِ سَبِیلًا استمرار، ثبات و دوام این فریضه الهی را بیان فرمود و با
بیان دیگري از قداست تاریخی « شعائر » تأکیدي بر تعمیم رسالت کرد و نیز با تعبیر ،« للَّهِ عَلَی النّاس » بعد از « مَنِ اسْتَطاعَ » تخصیص
را، در تبین جایگاه حج ارائه داد که در مجموع بیانگر اهمیت فوقالعاده رسالت جهانی و مداوم مراسم توحیدي حج است.
اعراب قبل از اسلام، بدون توجّه به زمان مناسب حج، مراعات اوّل ماه و رؤیت
ص: 53
هلال، با شمارش ماهها حج را به صورت تحریف شده و آلوده به شرك بهجا میآوردند.
«1» تا این که قرآن، زمان حج را منظم و موکول به رؤیت هلال کرد؛ یَسْأَلُونَکَ عَنْ الْأَهِلَّۀِ قُلْ هِیَ مَوَاقِیتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ
آن چنان که در روزه ماه رمضان نیز، این نظام را مقرّر فرمود:
«2» .« صُومُوا لِلرُّؤْیَۀِ وَ أَفْطِرُوا لِلرُّؤْیَۀِ »
و این نشانه آن است که واژه حج، قبل از اسلام هم به همان مناسک «3» . تعبیر میکند « حج » قرآن، مراسم توحیدي کعبه را به
نداشته است. جالب آن که معناي حج، فقط قصد و رفتن « حقیقت شرعی » خاص اطلاق میشده و نیازي به جعل اصطلاح جدید و
به سوي کسی و جایی است و بس و در حج ابراهیمی آنچه مهم است و مطرح، قصد و مقصد نهایی است.
آمده است و این دلیل دیگري « حک » گرفته شده و در عبرانی با تعبیر « ح، ك » برخی حج را از لغات سامی دانستهاند که از ماده
است بر توسعه حج در میان اقوام و ملل مختلف.
حج آدم
آدم ابوالبشر، پس از جریان آزمایش بزرگ و خروج از بهشت و هبوط به عالم ملک و ماده و یافتن راه توبه براي جبران گذشته و
تطهیر خود، توسط فرشته خدا به انجام مراسم حج هدایت شد و در پایان مناسک، به وي مژده داده شد که:
صفحه 41 از 226
.« إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَ لَّ قَدْ غَفَرَ ذَنْبَکَ وَ قَبِلَ تَوْبَتَکَ وَ أَحَلَّ لَکَ زَوْجَتَکَ فَانْطَلَقَ آدَمُ وَ غُفِرَ لَهُ ذَنْبُهُ وَ قُبِلَتْ مِنْهُ تَوْبَتُهُ وَ حَلَّتْ لَهُ زَوْجَتُهُ »
«4»
هنگامی که آدم، آثار شکوهمند مناسک حج را مشاهده کرد و به برکتِ مراسم حج،
ص: 54
خود را از تبعات و پیآمدهاي خطا و لغزش بزرگ، پاك و منزه و سبکبال دید؛ از خداوند توفیق بهرهگیري از این نعمت بزرگ را
براي فرزندان خود نیز خواست و خداوند دعاي وي را اجابت کرد که هر انسانی از نسل وي، هرگاه چون آدم خالصانه در این راه
گام نهد، چون او خالص و پاك گردد.
حج فرشتگان
در نصوص اسلامی، پیشینه حج تا پیش از آدم نیز مطرح شده است. و بر این اساس حضرت آدم نخستین کسی نیست که مراسم
حج را بجا آورد. در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است که از جدّ بزرگوارش نقل میکند:
أَمَا » : هنگامی که آدم از منا به مکه بازگشت، فرشتگان به استقبال وي شتافتند و به او تهنیت گفتند و نوید مقبولیت دادند و گفتند
.« إِنَّهُ قَدْ حَجَجْنَا هَذَا الْبَیْتَ قَبْلَ أَنْ تَحُجَّهُ بِأَلْفَیْ عَامٍ
حج ابراهیم
قبل از ابراهیم نیز کعبه مقصد آمال بود و مردم براي انجام حج، رو به سویش مینهادند. اما دیوارهاي کعبه با گذشت زمان فرسوده
شده و رو به انهدام بوده است:
.«... وَ کَانَتِ الْعَرَبُ تَحُجُّ إِلَیْهِ وَ إِنَّمَا کَانَ رَدْماً ... فَلَمَّا أَذِنَ اللَّهُ لَهُ فِی الْبِنَاءِ قَدِمَ إِبْرَاهِیمُ علیه السلام »
ابراهیم به امر خدا پایههاي بیت را از نو برافراشت و با اسماعیل، به راهنمایی فرشته وحی، مناسک حج را به جا آورد. و بنا به گفته
او به فرمان خدا، مردم را به حج خانه خدا دعوت «1» . برخی نصوص، ابراهیم خود، قبل از تجدید بناي کعبه حج به جا آورده بود
نمود:
«2» . وَأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَی کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ
ص: 55
پس از اسماعیل، همچنان حراست از سیادت کعبه و تولیت این پایگاه توحید، بر عهده فرزندان او بود و پاسداري از مراسم حج و
تطهیر آن از تحریفهاي شركآلود را، پیامبران از فرزندان اسماعیل برعهده داشتند.
حج انبیاي عظام
نوح، هنگامی که کشتیاش دچار توفان سهمگین بود، مراسم حج را به جا آورد.
موسی با هفتاد پیامبر براي حج احرام بست.
گفت. « لَبَّیکَ کَشّافَ الْکُرَبِ الْعِظامِ لَبَّیْکَ » یونس در آغاز حج
آغاز نمود. « لَبَّیْکَ یا ذَا الْمَعارِجِ لَبَّیْکَ » عیسی بن مریم حجّش را با
داود وقتی بر بالاي کوه، موج جمعیت طواف کننده را دید، دست به دعا بلند کرد.
«1» . سلیمان با حضور انس و جنّ، مناسک حج را به جا آورد
صفحه 42 از 226
آغاز دوران تحریف
«2» .« فَطَالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ » : مردم همچنان به پیروي از انبیا، مناسک حج را به جا میآوردند تا آن که
، به تدریج فساد در زندگی وسپس تحریف در مناسک حج پدیدآمد وحج باشرك، آلوده گردید وقدرتطلبان و سودجویان
سلطهگر، از موقعیت کعبه براي تثبیت موضع خود سوء استفاده کردند و هر کدام در کعبه براي خود خدا و آیینی ساختند و در
حقیقت پایگاهی بدلی براي حفظ قدرت و منافع خود ایجاد کردند.
عمرو بن حارث » بر « خُزاعه » رییس قبیله « عمرو بن ربیعۀ بن حارثه » قیام کرد و سپس « مَعْد بن عدنان » بر ضدّ قبیله « جُرْهم » قبیله
جنگها به راه انداخت و هر کدام بعد « خزاعه » براي نابودي قبیله « قُ َ ص یّ بن کلاب » شورید و آنگاه قبیله « جرهم » رئیس قبیله « جُرْهمی
«3» . از پیروزي و تسلّط بر کعبه، حاکمیت خود را تثبیت نمودند
ص: 56
میگوید: « الاصنام » کلبی در
و قبائل « یَغوث » براي زیارتِ بتِ « مَدْحَج » هرساله به عنوان حج به مکه میرفتند و قریش به قصد زیارتِ بتِ عُزّي و قبیله « ازْد » قبیله
حج میگزاردند. « اقیصر » در محل « لحم و قضاعه و جذام »
انتقال حج به یمن
موقعیت کعبه و ریشهدار بودن مناسک حج، هر قبیله قدرتمند، جاهطلب و سلطهجویی را به وسوسه تسخیر این مرکز دلها و مقصد
آمال، میانداخت و هر کدام پس از پیروزي ضمن نصب بت ویژه خود و ایجاد بدعت جدید، سعی بر آن داشتند که مراسم حج هر
چه با شکوهتر، و جذابتر و با آرایشی چشمگیرتر برگزار گردد.
در تمامی درگیریها و زد و خوردها، که بر سر حراست کعبه و سیادت بر آن، رخ میداد، قدرتهاي سلطهجو علیرغم اختلاف و
درگیري و تفاوت در بتهاي ویژه و مراسم مخصوص به خود، در یک جهت متّفقالقول بودند و آن این که برگزاري مراسم توحیدي
حج به زیان مقاصد و منافع تمامی آنان بوده و در نهایت موجب زوال قدرت و نابودي مطامع آنها میباشد. چنانکه هرگونه صدمه
و زیان به اصل کعبه و مراسم حج، آنان را از بهرهگیري سرشار از یک موقعیت رایگان که از گذشتگان به ایشان رسیده است
محروم خواهد نمود.
نیز نه به خاطر آن بود که با ایجاد مشکل آب از حج ممانعت کنند، بلکه اقدامی براي نفی « جرهم » پر کردن چاه زمزم توسط قبیله
دیگران محسوب میشد. « سیادت » زمینه
علیرغم این تفکر سودجویانه، براي اولین بار، حادثه جدیدي در تاریخ جاهلی رخ داد و فرمانرواي یمن بر آن شد که این موقعیت
تاریخی را از مکه به یمن انتقال دهد و با حفظ اصل حج و جاذبه آن، محل برگزاري مناسک را تغییر دهد تا کلیه بهرههاي مادي و
معنوي حاصل از مراسم حج نصیب دربار ابرهه گردد.
به منظور تحقّق بخشیدن به این آرزو، ابرهه با سپاهی کلان براي ویران نمودن کعبه به سوي مکه حرکت کرد. او در این یورش، از
فیلهاي عظیمالجثه و سپاهیان ورزیده
ص: 57
استفاده کرد و همه وسائل و ابزار ظاهري پیروزي را فراهم آورد. لیکن با این همه تدارکات، به وسیله ابابیل و سجیل نابود شدند و
این نقشه خطرناك و شوم عقیم ماند.
صفحه 43 از 226
تخریب و بازسازي کعبه
خطر سیلابها از یکسو و به غارت رفتن اشیاي زرین کعبه از سوي دیگر، قریش را بر آن داشت که به خاطر استحکام و امنیت و
شکوه بیشتر کعبه، آن را منهدم و سپس به نوسازياش همت گمارند. گرچه این حادثه همزمان با سیادت مجدد حامیان دین حنیف
و آیین توحیدي ابراهیم است و اینک عبدالمطلب و فرزندانش پاسدار حرمت کعبه و اختیاردار زمزم و متولی تأمین آب آشامیدنی
حاجیانند و شخص پیامبر در دوران جوانی، قریش را در تجدید بنا هدایت و یاري میدهد؛ اما کعبه همچنان جولانگاه بتداران و
هیاکل شرك است و هر قبیلهاي در خانه خدا بتی دارد و از رهگذر آن منافعی را میطلبد.
حج پیامبر خدا صلی الله علیه و آله
با شکوهترین حج پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سال دهم هجرت به همراهی دهها هزار مسلمان انجام گرفت. در این حج،
ثبت گردید. « حجۀالوداع » عظمت و خلوص و آثار توحیدي مناسک حج به نمایش گذاشته شد و در تاریخ به نام
تنها حج رسول خدا صلی الله علیه و آله در طول دوران مدنی آن حضرت بوده است، اما این که آن حضرت « حجۀالوداع » بیشک
در دوران جاهلی و نیز در طول زندگی در مکه حج به جا آورده است یا نه، در میان اهل حدیث و نگارندگان تاریخ اختلاف نظر
وجود دارد.
بنابر برخی از روایات اهل تسنن و احادیثی از اهل بیت علیهم السلام پیامبر صلی الله علیه و آله بارها مراسم حج را به طور پنهانی
انجام داد. و برخی از مورّخان علت آن را اختلاف در زمان انجام حج دانستهاند؛ زیرا قریش به واسطه نسیء، ماههاي حج را به
تأخیر میانداختند و پیامبر میخواست حج را در زمان واقعی آن به جا آورد. از این رو ناچار بود اعمال حج را مخفیانه انجام دهد.
ص: 58
حجۀ الوداع
نمایش قدرت و تجلی روح توحید
حج سال دهمهجرت (حجۀالوداع) اولین و آخرین حج باشکوهی بود که پیامبر در جمع یارانش، پس از پیروزي اسلام به جا آورد
و خصوصیات آن میتواند بیانگر معیارهاي درست و اهداف این مراسم ابراهیمی باشد.
به نقل از کافی و تهذیب و نیز نسائی و بیهقی، رسول خدا صلی الله علیه و آله چهار روز به آخر ذیقعده، و بنا به نقل مُسلم، پنج روز
به آخر ذیقعده از مدینه به قصد حج خارج شد.
به گفته ابن حزم، پنج روز به آخر ذیقعده، از مدینه خارج و چون شب را در ذوالحلیفه ماند، چهار روز مانده احرام بست و به سوي
مکه حرکت کرد و قبل از حرکت، فرمان داد در مدینه و اطراف آن، مردم براي شرکت در مراسم بسیج شوند و منادیان با صداي
بلند، مسلمانان را به حضور در حج فراخواندند و همه را از حج رسول خدا باخبر ساختند.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله خود، به کسانی که اسلام آورده بودند و دسترسی به آنان نداشت، نامه نوشت که قصد حج دارد تا
کسانی که توانایی دارند در حج شرکت کنند. بدینترتیب همه مسلمانان جزیرةالعرب با دعوت عمومی پیامبر جهت حضور در این
مراسم باشکوه بسیج شدند و جمعی در مدینه و گروههاي زیادي در بین راه به پیامبر ملحق گشتند.
بنا به روایات محدثان اهل سنّت، پیامبر پیش از هجرت دوبار حج گزارد و در روایات شیعه بیش از دوبار، حتّی بیستبار نیز آمده
انجام گرفته، نبوده است و نمیتواند معیار کامل حج توحیدي، ابراهیمی و « حجۀالوداع » است ولی هیچ کدام در وضعیتی که
صفحه 44 از 226
محمّدي باشد.
این حج، به تناسب اهداف و ویژگیهایی که داشته، به نامهاي مختلف شهرت یافته است:
الف- حجّۀ الوداع؛ به جهت آن که رسول خدا در جریان این حج با مردم وداع گفت
ص: 59
و اشاره کرد که این فرصت تکرار نخواهد شد و مسلمانان دیگر با حضور وي حج نخواهند کرد.
ب- حَجّۀ البلاغ؛ پیامبر با استفاده از این فرصت، طی مناسک حج، بار دیگر کلیات پیام وحی را به سمع مسلمانان رساند و مهمترین
و جامعترین مسأله بشري را که رهبري و امامت است، در عمل به نمایش گذاشت. همانطور که توضیح خواهیم داد، با گفتاري
«؟ الا هلْ بلّغتُ » : صریح ابلاغ فرمود و در خطبه پایانی، بارها فرمود
ج- حَجّ ۀ التمام؛ در جریان این سفر الهی و مناسک توحیدي، آیه الْیَومَ اکمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ نازل گردید و به این مناسبت، این حج
که نشانگر اتمام دین و به نمایش گذاردن همه دین و تمامی پیام اسلام بود به خود گرفت. « حجۀالتمام » پیامبر نام
بر حج رسول خدا بنهد و خود، آن را « حجّ ۀالوداع » د- حَجّ ۀ الاسلام: ابن سعد در طبقات میگوید: ابن عباس کراهت داشت نام
حجّۀالاسلام مینامید. شاید اصرار وي از آن جهت بود که بزرگترین شاخص حج پیامبر آن بود که در طی مناسک حج، اسلام با
تمام محتوایش به نمایش گذارده شد و در برابر حج شركآلود جاهلی، حج صحیح ارائه گردید.
نشانگر این حقیقت است که پیامبر در قالب مناسک حج و در طی این جریان باشکوه، تمامی « حجّ ۀالوداع » خصوصیات چشمگیر
قدرت اسلام و عظمت مسلمانان و نقش رهبري را به نمایش گذاشت. و تجلی روح توحید را در ایجاد همبستگی با شکوه و
استحکام و استواري و یک سو و یک جهت بودن هدفها و خلوص و پاکی نیتها و خدایی شدن همه حرکتها و تلاشها ارائه داد. و
دشمنان را در برابر این همه عظمت و قدرت و معنویت به خضوع و احساس عجز واداشت.
با فتح مکه، تشکّل دشمنان اسلام و سردمداران شرك و الحاد و سران سلطهجوي قریش متلاشی گردید. ولی نیروهاي پراکنده
بازمانده از برخوردهاي گذشته، بدون تشکل ظاهري در اطراف و اکناف مترصّد فرصتی مناسب براي سازماندهی جدید و تدارك
هجوم و یورش مجدد بودند. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله با چنین نمایش قدرت ظاهري و عظمت معنوي، آنان را از نوع فکر
شیطانی بازداشت و نسبت به هرگونه موقعیتی در زمینه
ص: 60
راهاندازي تحریکات و توطئهها مأیوسشان نمود.
مسلمانان از سراسر جزیرةالعرب که در این مراسم شرکت کرده بودند، در بازگشت، اخبار این تشکل باشکوه و رهبري متحد را به
اطلاع همه میرساندند و به این وسیله خطر تحرك دشمن در همه جا خنثی میگردید.
در این حج باشکوه، پیامبر در عمل به مسلمانان تعلیم داد که چگونه میتوانند از نیروهاي پراکنده، قدرتِ واحدي را به وجود
آورند و با رهبري صحیح هدفها و مقصدها را متحد کنند و علیرغم همه اختلافهاي صوري و شکلی، صف واحدي را در برابر
دشمن تشکیل دهند.
حج شركآلود جاهلی
در تاریخ، بارها کعبه و مناسک حج توسط انبیاي عظام از لوث شرك و بتپرستی تطهیر و این پایگاه توحید از حیطه قدرت
وسودجوییها و سلطهگریهاي طاغوت و استکبار خارج گردید و به شکل و محتواي توحیدي بازگردانده شد. ولی در دوران فترت
بین حضرت عیسی و رسالت جهانی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله که مردم شبه جزیره عرب با شرك و بتپرستی خو گرفته بودند،
صفحه 45 از 226
کعبه و حج دچار انحرافیترین بدعتها و زیانبارترین عادتهاي شركآلود گردید، و این پایگاه رهاییبخش و خلوص و توحید به
مرکز وابستگیهاي استکباري و بت و بتپرستی تبدیل شد و عبادت مردم در پاکترین مرکز عبادت به صورت صفیر و صوت کشیدن
و کفزدن درآمد:
«1» . وَمَا کَانَ صَلَاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلَّا مُکَاءً وَتَصْدِیَۀً
هر گروهی که براي زیارت کعبه و انجام حج به مکه روي میآوردند، به بتی تعلّق داشتند و سر بر آستان آن میساییدند و قریش،
که پاسداري از این بتها را برعهده داشتند، منافع خود را در همین وابستگیها و توهمات و جهالتها میدیدند و سخت در حمایت آن
میکوشیدند.
ص: 61
مراسم حج، براي اینان که خود را خادمان کعبه مینامیدند روزگار سیادت و فرمانروایی بر انبوه مردم به استضعاف کشانده شده و
جاهل و تحمیل خواستهها و تأمین مطامع و هر چه باشکوهتر برگزار شدن حج، آنها را در رسیدن به اهداف شومشان بیشتر یاري
.«1» میکرد
برخی از ویژگیهاي حج جاهلیت
-1 احرام، نخستین گام توحیدي در حج ابراهیمی است که نشانه خلوص و جدا شدن از همه وابستگیها و پیوستن به خداي یگانه
است. با احرام، همه اعمال حج، رنگ توحیدي مییابد و جهتگیریها به سوي خدا و اجتناب از شرك و دشمنی با طاغوت و
استکبار میگردد.
حج جاهلی، بنابر ماهیت شركآلودش، فاقد احرام بود و میقاتی نداشت و آغازش چون فرجام، بیمحتوا و فاقد تحرك و سازندگی
بود.
-2 در دوران جاهلیت، جز اندکی، باقی حجگزاران به محرمات احرام ملتزم نبودند و در مدت انجام مناسک، از فرصت آمادگی که
پیدا میکردند، سودي نمیبردند و در جهت دوري از عادتهاي زشت و آماده شدن براي زندگی پاك گامی برنمیداشتند.
-3 برهنگی در حال طواف، از عادتهاي زشتی بود که به شکل ظاهريِ حج جاهلی نیز چهره نفرتانگیز میداد.
-4 تبعیض و تفاخر، به نوبه خود، حج جاهلی را از هر نوع خصیصه عبادي و معنوي تهی میساخت و این مراسم پاك را در خدمت
اشرافیت و اختلافات نژادي و طبقاتی قرار میداد.
در حج جاهلی، وقوف به عرفات اختصاص به کسانی داشت که از خارج مکه به
ص: 62
زیارت کعبه میآمدند. و رفتن از عرفات به مشعرالحرام (افاضه)، عملی بود که آنان میبایست انجام میدادند ولی قریش وطوایف
مجاور حرم و وابستگانشان، خود را از این عمل معاف میدانستند و خویشتن را اهل اللَّه میشمردند و این تبعیض ناروا در اسلام
.«1» برداشته شد: ثُمَّ افیضُوا مِنْ حَیْثُ افاضَ النَّاسُ
-5 در جاهلیت، حجاج نمیتوانستند از غذاي خارج حرم بخورند. آنان میبایست از آنچه که در اختیار داشتند استفاده کنند. و این
امتیاز در عین این که یک بدعت بود، سود سرشاري را براي قریش که خود را متولیان حرم میدانستند دربرداشت.
-6 حجاج میتوانستند در زیر چادرهاي چرمی استراحت کنند و استراحت زیر چادرهاي غیر چرمی روا نبود.
-7 اعمالی مانند سرخ کردن با روغن و ساییدن کشک را، در مدت حج، بر خود حرام میدانستند.
-8 به جاي طواف دور کعبه، در صفا و مروه دو بت نصب کرده بودند که بر دور آنها طواف و استلام (مسح با دست) میکردند و
صفحه 46 از 226
قربانی را نیز به پاي این بتها انجام میدادند.
-9 قبایلی چون قریش در ایام حج، از در خانه وارد نمیشدند. آنان از دیوار فرود میآمدند و این را براي خود امتیاز میدانستند.
از سودجویی و خلط مسائل عبادي با منافع تجاري و بازرگانی نشأت میگرفت؛ زیرا اختلافی که ماههاي قمري « نسیء » -10 بدعت
و شمسی دارد، موجب میشد که فصول ماههاي حج تغییر کند و منافع تجاري و بازرگانیِ قبایلِ سودجو را به خطر افکند.
از این رو با استفاده از تفاوت ایام سال قمري و شمسی (حدود ده یا یازده روز در سال) مقرر میداشتند که هر سه سال یک بار، ماه
صفر را به جاي ماه محرم آغاز سال نو قرار دهند. و به این ترتیب میتوانستند موسم حج را همه سال در فصل معین انجام دهند.
ابوریحان بیرونی میگوید: در جاهلیت اعراب حجاز و مکه، از دو قرن پیش از هجرت پیامبر، این عمل را در تقویمهاي خود انجام
میدادند و دانشمندان قبیله کنانه
ص: 63
محاسبه ریاضی آن را بر عهده داشتند.
در زمینه بدعت نسیء، دیدگاههاي دیگري نیز وجود دارد که از محور بحث ما خارج است. آنچه قابل توجه است، تحلیلی است که
قرآن در مورد این بدعت ارائه داده است.
«1» . إِنَّمَا النَّسِیءُ زِیَادَةٌ فِی الْکُفْرِ یُضَلُّ بِهِ الَّذِینَ کَفَرُوا یُحِلُّونَهُ عَاماً وَیُحَرِّمُونَهُ عَاماً لِیُوَاطِئُوا عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ
آنچه قریش به عنوان حج انجام میدادند، خود عملی کفرآمیز و شركآلود بود و بازي با معتقدات مردم و محور قرار دادن منافع
مادي در یک عمل عبادي، و بالاخره تابع هوا و هوس قرار دادن آنچه به عنوان عبادت انجام میگیرد، خود کفري افزون و گمراهی
مضاعف و زیادهروي در کفر و دور نگهداشتن حقایق از مردم گمراه میباشد.
-11 کف زدن و سوت کشیدن و مراسم عبادي را به مراسم جشن و پایکوبی و عشرت درآوردن.
مورّخان، خصوصیات دیگري را نیز در مورد حجّ دوران جاهلیت ذکر کردهاند که در واقع محور اصلی ویژگیهاي حج جاهلی را
میتوان در سه جهت زیر خلاصه نمود:
امتیازطلبی و روح تبعیض، به خود اختصاص دادن خانه خدا و انحصارطلبی قریش به عنوان والیان حرم، وسیله قرار دادن حج براي
تأمین منافع و مقاصد گروهی.
چنانکه این سه نوع ویژگی نیز به نوبه خود مبین یک خصلت است که مشخصه اصلی حج جاهلی میباشد و آن بیمحتوا کردن این
مراسم عبادي- سیاسی و سپس سود بردن از قالب تهی شده آن است.
رمز توحیدي بودن حج اسلام
اسلام با نفی ویژگیهاي اصلی حج جاهلی، محتواي توحیدي حج را بر قالب مناسک حج بازگرداند و هرگونه تبعیض و امتیازطلبی
را در مراسم حج لغو و حتی
ص: 64
اختلافات ظاهري را نیز برانداخت. همه با یک شکل و لباس و با یکنوع عمل و همسو و همسان، خاضع در برابر خدا و در یک فرم،
باید به انجام مناسک بپردازند.
شیوهاي که اسلام براي حجگزاري انتخاب کرده، شیوه قشر ممتاز و حتّی متوسط نیست. شیوه قشر محروم و زي کسانی است که به
خواري کشانده شدهاند، اما اکنون همه این شیوه را در برابر خدا و در جهت تجرد از تعلقات و گسستن وابستگیها به خود گرفتهاند
تا ضمن بیرون آمدن از امتیازطلبی و روح تبعیض، درد جانکاه محرومان و ستمدیدگان و به ذلّت کشانیدهشدگان را لمس کنند.
صفحه 47 از 226
و نیز در حج اسلام، حاکمیتِ روح برادري و برابري، هر نوع انحصارطلبی را منتفی ساخته است و به کسی اجازه نمیدهد که خانه
خدا و قداست آن را به خود اختصاص دهد و آن را وسیله تفاخر و سوء استفاده از احساسات پاك مذهبی مردمی قرار دهد که
انجام مناسک حج را بر خود فرض میدانند. و هیچ گروهی به عنوان والیان و متولیان و خادمان کعبه، نمیتوانند این خانه خدا و
مثابه ناس را در انحصار خویش درآورند و اهداف و مطامع هیچ کس و هیچ گروهی نمیتواند تعیین کننده شیوه برگزاري حج و
بهرهگیري از ثمرات حیاتبخش آن باشد.
در تفکر توحیدي اسلام، صاحب این خانه خدا است و جز او صاحبخانهاي ندارد.
آنان که میزبان حاجیانند و خود را خانهدار و نگهبان خانه خدا میدانند، شرافتی جز خدمت بیریا در جهت رضاي خدا، ندارند.
از سوي دیگر، حج اسلام گرچه در کنار اسرار و آثار معنوي، یک سلسله منافع سیاسی و اقتصادي در جهت بهبود وضع عمومی
مسلمانان جهان دربر دارد، اما هرگز بر محور منافع مادي و اقتصادي استوار نیست و با هیچ مصلحت مادي و انتفاعی نمیتوان مراسم
و مناسک حج را از آنچه که خدا فرمان داده و آدم و ابراهیم و رسول خدا صلی الله علیه و آله انجام دادهاند تغییر داد و حج را در
مصلحت فرد و یا گروهی خاص قرار داد.
هیچ قدرتی نمیتواند براي رسیدن به منافع و مطامع شخصی یا گروهی، در حج اسلام و حج ابراهیمی و حج محمدي، تغییري دهد
و چیزي بر آن اضافه و یا جزئی و حقیقتی را از آن حذف نماید؛ زیرا حج اسلام، آهنگ حرکت فطرت به سوي اللَّه و سیر در
ص: 65
جاده تکامل است و چنین حرکتی قابل تغییر و تبدیل نیست؛ فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَاتَبْدِیلَ لِخَلْقِ
«1» . اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ
اسلام با تأکید بر این سه اصل، از معنویت و قداست و محتواي حج پاس داشته و حج ابراهیمی را احیا کرده و با منع از هر نوع
بدعتگذاري، محتواي سازنده و حرکتآفرین حج را تضمین کرده است.
بازگشت به حج ابراهیمی و حج محمدي صلی الله علیه و آله
اکنون، علیرغم همه بوقهاي تبلیغاتی جهان استکباري، آهنگ حرکت براي بازگشت به حج ابراهیمی و حج محمدي صلی الله علیه
و آله نواخته شده و صفوف فشردهاي از مسلمانان آگاه و بصیر و بینا، در نقاط مختلف جهان، به جبهه برخورد اسلام با دنیاي
استکباري پیوستهاند.
امروز، صدها هزار مسلمان متعهد و آگاه که در کنگره جهانی حج شرکت میکنند، از خود میپرسند:
آیا فلسطین ومسجدالاقصی توسط صهیونیسم غصب نشده است؟
آیا جنوب لبنان توسط رژیم اشغالگر قدس به اشغال نظامی درنیامده است؟
آیا با این همه فقر و جهل و بیماري در سراسر کشورهاي اسلامی، منابع سرشار و بیکران نفت و دیگر منابع زیرزمینی مسلمانان در
اختیار همانها قرار ندارد که خود، عامل تداوم فقر و جهل و بیماري در جهان اسلام میباشند؟
نه شرقی » آیا قدرتهاي شرق و غرب، مزدوران خود را تا دندان، براي تهاجم به تنها کشور و دولتی که فریاد ضد استکباري و نداي
را سر دادهاست وخاموش کردناین صدا، مسلح و مجهز نکردهاند؟ « و نه غربی
آیا صدها مشکل و هزاران مسأله در ابعاد سیاسی، اقتصادي و فرهنگی براي جهان اسلام و امت اسلامی وجود ندارد؟
ص: 66
اگر چنین است، چرا در مراسم حج خانه خدا، که مثابه و امن و قوام مردم و اساس دین است، سخنی از این مسائل به میان آورده
صفحه 48 از 226
نمیشود؟
چرا در کنگره عظیم حج، براي حل این مشکلات گامی برداشته نمیشود؟
با نزدیکتر شدن دو دولت ایران و عربستان و رفع سوء تفاهمات امید میرود پاسخی براي این چراها پیدا شده و حج این عبادت
شکوهمند اسلامی به محلی براي حل مشکلات جهان اسلام و زمینهساز وحدت جهانی مسلمین تبدیل گردد.
ص: 67
درس پنجم: آثار و فواید سفر
اشاره
محمّد اسحاق مسعودي
-1 صحت و تندرستی:
«1» . رسول گرامیاسلام صلی الله علیه و آله فرمود: سفر کنید تا تندرست باشید
«2» . امام سجاد علیه السلام فرمودهاند: به حج و عمره بروید تا بدنهاي شما سالم بماند
-2 پند آموزي و عبرتگیري:
با مسافرت و مطالعه و بررسی آثار بجامانده از گذشتگان، انسان به بیوفایی دنیا و زوال قدرتها و مقامها پی میبرد و نیز به عاقبت
نافرجامِ ستمگران و ظالمان آگاهی مییابد و همه اینها براي او درس عبرت و پندي آموزنده میگردد که مبادا همان راه را برود و
آنچنان به زر و زینت دنیا و پُستهاي آن دل خوش کند که گذشتگان کردند. یکی از
ص: 68
دلایل ترغیب به سفر، در قرآن همین است:
«1» قرآن کریم: قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَۀُ الْمُکَذِّبِینَ
خاقانی نیز در قصیده معروفش گفته است:
هان اي دل عبرت بین از دیده نظر کن هان ایوان مداین را آئینه عبرتدان
«2» دندانه هر قصري، پندي دهدت نونو پند سرِ دندانه بشنو زبُن دندان
-3 آشنایی بیشتر با عظمت و قدرت پروردگار متعال
با دیدن وسعت جهان (آنهم در کره خاکی) و زیبائیهاي گوناگون و عجایب و شگفتیهاي فراوان آن بیشتر در برابر خالق متعال سرِ
خضوع و خشوع فرود میآوریم:
سعدي گفته است:
اگر مطالعه خواهد کسی، بهشت برین را بیا مطالعه کن، گو، به نوبهار زمین را
شگفت نیست اگر از طین به درکند گلنسرین همان که صورتِ آدم کند سُلاله طین را
-4 آشنایی با فرهنگها و ملیتهاي مختلف
خداوند در قرآن فرموده است: ما شما را از نري و مادهاي آفریدیم و شما را جماعتها و قبیلهها قرار دادیم تا با یکدیگر آشنا شوید.
طبیعی است یکی از راههاي تحقّق این هدف و یا مقدمه آن، مسافرت است. «3»
ص: 69
صفحه 49 از 226
-5 سود مادي (ازدیاد رزق وروزي)
«1» «. به حج و عمره بروید تا تندرست باشید و رزق شما توسعه یابد » : امام سجاد علیه السلام فرمود
یکی از راههاي ارتباط با اقوام دیگر، رابطه اقتصادي و تجاري است که معمولًا از طریق سفر حاصل میگردد و عایدات و منافعی را
به دو طرف معامله (افراد باشند یا ملّتها و یا دولتها) میرساند.
در شعري منسوب به امیرمؤمنان علی بن ابیطالب علیه السلام چنین آمده است:
اگر در شهري دچار تنگی روزي شدي و امیدي به توسعه آن نداشتی، کوچ کن (وراه سفر پیش گیر) چرا که زمین پروردگار »
«2» «. وسیع و طول و عرض آن زیاد و از مشرق تا مغرب است
به مناسبت، در همینجا چند بیت شعر دیگر که منسوب به حضرت امیر علیه السلام است میآوریم:
از وطن خویش بدنبال کسبِ کمال بیرون برو و راه غربت و سفر را در پیش گیر؛ زیرا که در سفر پنج فایده نهفته است: »
-1 روحیه انسان با نشاط میشود.
-2 سود مادي براي تأمین زندگی در پی دارد.
-3 به انسان علم و آگاهی میبخشد.
-4 آداب و سنّتها را میآموزد.
-5 با انسانهاي بزرگوار، دوست و آشنا و همراه میگردد.
اگر بگویی: سفرکردن، خواري و ذلت، و رنج و محنت به همراه دارد و
ص: 70
پیمودن بیابانها و به جان خریدن سختیها و دشواریها را در پیش دارد، پاسخ این است که:
«1» «. براي جوانمرد، مرگ، بهتر از ماندن و زندگی کردن در بین سخن چینان و بدگویان و حسودان است
آثار و فواید سفر حج:
گذشته از آثاري که پیش از این یاد شد، آثار و فوایدي نیز در خصوص سفر حج وجود دارد:
«2» . -1 مهمان خدا شدن
«3» .( -2 پاك شدن از گناهان (تطهیر از آلودگیها
«4» .( -3 شروع زندگی از نو (امید به آینده
«5» . -4 تقویت اراده و غلبه بر هوي و هوس
اینها همه، به خاطر ریاضتهایی است که زائر در این سفر میبیند از آن جمله است:
دوري از خانه و خانواده، فراغت از هرگونه اشتغال و سرگرمیبه مادیات، پرهیز از لذتها، رعایت موارد ممنوعه در حال احرام و ...
«6» . -5 خلق و خوي الهی پیدا کردن و اصلاح ایمان
ص: 71
«1» . -6 فهم بیشتر احکام و مسائل دین
«2» . -7 آشنایی با مشکلات جهان اسلام
-8 طرح ایجاد اخوّت بین المللی- اسلامی و برنامهریزي جهت ایجاد امت واحده.
-9 آشنا کردن دیگر مسلمانان با اسلام ناب محمّدي و تبیین نقشهها و توطئههاي تفرقهآمیز استکبار جهانی.
صفحه 50 از 226
«. -10 بهشت و رضوان الهی
ثواب سفر حج:
الف- مغفرت و رضوان الهی.
ب- بهشت.
«4» .« الْحَاجُّ مَغْفُورٌ لَهُ وَ مَوْجُوبٌ لَهُ الْجَنَّۀُ » : امام سجاد علیه السلام فرمود
پاداش سفر براي زیارت انبیا و ائمه علیهم السلام
از امام رضا علیه السلام روایت شده است که فرمود: براي هر امامی برگردن دوستداران و شیعیانش عهد و پیمانی است و متمّم وفا
به این عهد، زیارت قبور آنان است. پس هر که با رغبت و میل به زیارت آنان برود و آنچه بدان رغبت داشتند (از توحید و نبوت و
«5» . ولایت و پیروي از دستورات الهی) را تصدیق بنماید، امامان او شفیعان او در قیامت خواهند بود
در روایات متعددي، پس از تأکید بر زیارت قبور امامان و عرفان به حق آنان، پاداشهایی از این نمونه را متذکر شدهاند: بهشت الهی
غفران و آمرزش، ساده بودن ،«6»
ص: 72
«1» ... حساب قیامت، در امان بودن از وحشت (روز قیامت یا قبر و دوزخ ...)، استقبال فرشتگان و
و براي زائر قبور شهداي آل محمّد صلی الله علیه و آله نیز بخشش گناهان و اینکه انسان همانند روزي میشود که از مادر زاده شده
«2» . است به عنوان پاداش منظور گردیده است
و براي کسی که در یکی از دو حرم؛ مسجد النبی و مسجد الحرام بمیرد، گفتهاند:
«3» . در پیشگاه الهی محاسبه و بازخواست نمیشود
ص: 73
درس ششم: آداب سفر
اشاره
محمّد اسحاق مسعودي
مسافرت در اسلام آدابی دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
-1 انتخاب رفیق راه
«1» .« الرَّفِیقُ ثُمَّ الطَّرِیق » : انتخاب همسفر از شرایط مهم سفر است، رسول گرامیاسلام صلی الله علیه و آله فرمود
رفیق انتخاب کنید، نخست ببینید رفیق و همراه شما کیست آنگاه راه سفر را در پیش گیرید.
از مهمترین ویژگیهاي این انتخاب عبارتند از:
الف- با کسی که براي شما حرمت و ارزش لازم را رعایت نمیکند سفر نکنید.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
صفحه 51 از 226
«2» .« لا تَصْحَبَنَّ فِی سَفَرٍ مَنْ لا یَرَي لَکَ مِنَ الْفَضْلِ عَلَیْهِ کَمَا تَرَي لَهُ عَلَیْکَ »
ص: 74
.« در سفر با کسی که فضل (و ارزشی) را که شما نسبت به او قائلاید براي شما قائل نیست همراه نگردید »
ب- با هم سطح خود سفر کنید: در روایتی این معنی مورد تأکید قرار گرفته است.
گفتنی است که مواد روایات، هم سطحی از نظر اقتصادي است؛ زیرا اگر با غنیتر از خود مسافرت کند ممکن است خود را نیازمند
او احساس کند و یا اینکه کمکهاي او در سفر احساسنیازمندي را در وي پدیدآورد وخود اینمسألهموجب ذلّت و خواري او
میگردد.
«1» .« إِذَا صَحِبْتَ فَاصْحَبْ نَحْوَكَ وَ لا تَصْحَبَنَّ مَنْ یَکْفِیکَ فَإِنَّ ذَلِکَ مَذَلَّۀٌ لِلْمُؤْمِنِ » : امام باقر علیه السلام فرمود
هر گاه با کسی همراه میشوي، با همانند خود همراه شو؛ زیرا اگر با کسی همراه شوي که هزینه و مخارج تو را به عهده بگیرد این »
«. سبب ذلّت و خواري انسان مؤمن میگردد
به این روایت جالب، توجه کنید:
حسین بن ابی العلا میگوید: با بیست و چند نفر به سمت مکّه به راه افتادیم، به هر منزل (و محلّ استراحتی) که میرسیدیم، براي
آنها یک گوسفند ذبح مینمودم (و به خوبی از آنان پذیرایی میکردم)، تا اینکه خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم؛ امام فرمود:
اي حسین (چرا) مؤمنین را ذلیل میکنی؟! گفتم: به خداوند پناه میبرم اگر چنین کاري کرده باشم. فرمود: به من خبر رسیده است
که در هر منزل و موقفی، گوسفندي را ذبح کردهاي. گفتم: این کار من فقط براي (رضاي) پروردگار متعال بوده است. فرمود: مگر
نمیدانی که برخی از همراهان تو، دوست داشتند همانند تو عمل کنند (و بذل و بخشش نمایند) امّا توان آن را ندارند، بعد به
سرزنش خود میپردازند (و خویشتن را مذمّت میکنند؟!).
«2» . گفتم: بار الها! از تو طلب مغفرت میکنم و (قول میدهم که) دیگر اینگونه نباشم
ص: 75
-2 شناخت همسفر
«1» . در صورتی که انسان با شخصی همسفر و همراه است، خوب است که نام او، پدرش، قبیله و عشیرهاش را بپرسد
-3 تعیین مدیر
«2» ؛« إِذا کُنْتُمْ ثَلاثَۀً فِی سَفَرٍ فأَمِّرُوا أَحَدَکُم » : پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود
«. اگر در مسافرت (حداقل) سه نفر بودید یکی را به سرپرستی برگزینید »
ضرورت مدیریّت در پیشرفت بهتر کارها، تصمیمگیري و تدبیر امور و ... بر کسی پوشیده نیست.
بدیهی است فردي که انتخاب میشود، باید توانایی تحمل مشکلات، مدیریت و تدبیر را داشته باشد و سنگ صبوري براي دیگران
بشمار آید.
-4 کمک به همراهان
گاهی در کاري از شما درخواست کمک میکنند، لازم است به آنان کمک کنید (در فرض توانایی)
«3» .« وَ إِنِ اسْتَعَانُوا بِکَ فَأَعِنْهُمْ »
صفحه 52 از 226
آنان گاهی کاري را انجام میدهند و کمک هم نمیخواهند، چه نتیجه آن کار براي گروهی باشد و چه براي همه، باز هم باید به
آنان کمک کرد.
«4» .« وَ إِذَا رَأَیْتَهُمْ یَعْمَلُونَ فَاعْمَلْ مَعَهُمْ »
ص: 76
هنگامی که دیدي ایشان کار میکنند تو نیز با آنان و همراهشان کار کن.
رسول گرامیاسلام صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس به مؤمن مسافري کمک کند، خداوند متعال هفتاد و سه گرفتاري را از او
«1» . برطرف میسازد
و از امام صادق علیه السلام نقل شده است که: حضرت سجاد علیه السلام با کاروانی به سفر حج میرفت که او را نشناسند و با آنان
شرط میکرد که به عنوان خادم آنان با آنها همراه گردد و کارهایی که میتواند براي آنان انجام دهد، یک بار با عدهاي به سفر
رفت (به همین کیفیت)، یک نفر از آنان حضرت را شناخت، فوري به نزد کاروانیان رفته و گفت: آیا این مرد را میشناسید؟!
گفتند: نه، گفت: این شخص، علی بن الحسین است، با شتاب نزد امام علیه السلام رفتند و دست و پایش را بوسیدند و گفتند: اي
فرزند پیامبر، میخواهی که ما به آتش جهنم گرفتار شویم؟ اگر (خداي ناکرده) یک بیادبی در گفتار یا رفتار ما نسبت به شما سر
میزد تا آخر عمر بیچاره میشدیم! چه انگیزهاي باعث شد که شما خود را معرّفی نکنید؟! حضرت در پاسخ فرمود:
یک بار، در سفري با مردمی که مرا میشناختند به مسافرت رفتم، ولی آنان به خاطر رسول خدا (و اینکه من فرزند او هستم) چنان »
با من رفتار کردند که خود را مستحق آن نمیدیدم، لذا از آن پس تصمیم بر پنهان کردن (شخصیت) خود (و عدم معرفی خویش)
«2» «. گرفتم
و از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده است که؛ با جمعی از اصحاب در سفر بودند، دستور دادند گوسفندي را ذبح کنند.
(در تقسیم کار) شخصی گفت: ذبحش به عهده من، دیگري گفت: کندن پوستش با من، فرد دیگري گفت: من هم قطعه قطعهاش
میکنم، مردي دیگر گفت: پختش با من، رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز فرمود: جمع کردن چوب و هیزم (براي آتش آن) با
من، همگی گفتند: پدر و مادر ما به فدایت، اي رسول خدا، شما خود را به زحمت نیندازید، ما این کار را میکنیم، رسول خدا
صلی الله علیه و آله فرمود: میدانم شما این کارها را انجام میدهید و نیازي به کار من نیست، ولی پروردگار متعال خوش ندارد که
در جمع و گروهی، فردي به تنهایی بایستد و نظارهگر بقیه باشد. آنگاه رسول خدا برخاست و به
ص: 77
«1» . جمعکردن هیزم پرداخت
گفتند اي رسول خدا، او به قصد ،« انسان خوبی است » نزد رسول اللَّه صلی الله علیه و آله از مردي سخن به میان آمد و گفته شد که
میگفت و تا زمانی که از آنجا کوچ میکردیم، باز به « لا الهَ الّا اللَّهُ » حج با ما همراه گشت و وقتی در منزلی فرود میآمدیم پیوسته
ذکر خدا مشغول میشد، تا منزل بعد، رسول اللَّه فرمود: چه کسی غذاي او و علوفه مرکب او را آماده میکرد؟ گفتند: همه ما.
«2» ! فرمود: همه شما، از او بهتر هستید
-5 مراقبت از همسفر
در روایتی منسوب به امام صادق علیه السلام آمده است که:
اگر کسی با برادر مؤمنش در راهی با هم میروند، چنانچه جلوتر راه برود تا حدّي که آن برادر دینی از (زاویه) دید او پنهان بماند
«3» . (و عقب بیفتد اگر حادثهاي براي او رخ دهد) در ریختن خون او و از بین رفتن او شریک است
صفحه 53 از 226
در روایتی از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله رسیده است که:
تا سه روز ماندن حقّ اوست بر ) «4» . اگر در مسافرت بودید و یکی از همراهانتان مریض شد، سه روز براي (خوب شدن) او بمانید
شما).
-6 هماهنگی، نه مخالفت
از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمودند: از مروّت در سفر است که:
«5» .« وَ قِلَّۀُ الْخِلافِ عَلَی مَنْ صَحِبَکَ » ؛« کمتر با همراهانت مخالفت کنی »
همچنین از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمودند: لقمان به فرزندش در مورد سفر
ص: 78
سفارشهایی داشته است؛ از آن جمله است:
«. با همراهانت موافق و همراه باش مگر در جایی که به گناه منتهی میشود » ؛« وَ کُنْ لِأَصْحَابِکَ مُوَافِقاً إِلَّا فِی مَعْصِ یَۀِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَ لَّ »
«1»
-7 مشورت کنید
از امام صادق علیه السلام روایت شده که: لقمان به فرزندش در مورد مسافرت، سفارشهایی کرد و گفت:
«2» .« إِذَا سَافَرْتَ مَعَ قَوْمٍ فَأَکْثِرِ اسْتِشَارَتَکَ إِیَّاهُمْ فِی أَمْرِكَ وَ أُمُورِهِمْ »
«. هرگاه با افرادي به سفر میروي، در کارهاي خود و آنان، با آنها مشورت کن »
.« وَ اجْهَدْ رَأْیَکَ لَهُمْ إِذَا اسْتَشَارُوكَ ثُمَّ لا تَعْزِمْ حَتَّی تَثَبَّتَ وَ تَنْظُرَ »
وقتی از تو نظر و مشورتی خواستند، در ارائه رأي و نظري واقعبینانه و سودمند خود تلاش کن، و تا این نظر تثبیت و بازنگري نشده »
«3» «. است، تصمیم به اظهار آن مگیر
-8 هوشیار باشید
در مسائل مختلفی که رخ میدهد باید با هوشیاري با آن مقابله کرد و تصمیم گرفت و احتیاط را در جایی که اطمینان نداریم،
فراموش نکنیم.
-9 پرهیز از صداي بلند
«4» .« وایّاك ورَفْع الصَّوتِ فی مسیرِك » : از فریاد کشیدن در مسیر سفر پرهیز کنید
ص: 79
-10 توجه به عبادات
در روایت آمده است:
الف- زمانی که وقت نماز میرسد، آن را به خاطر چیز دیگر به تأخیر میندازید، نماز را بخوانید تا از این جهت خیال شما آسوده
گردد؛ زیرا دَینی است که به گردن دارید.
صفحه 54 از 226
ب- سعیکنیدنمازرا بهجماعت بخوانید (اگر چه باکمیِ جا ومشکلاتیهمراه باشد).
ج- در حال سواري، قرآن را قرائت (و تلاوت) بنمایید.
د- در حالتی که مشغول کاري هستید به ذکر و تسبیح (سبحان اللَّه) مشغول باشید.
ه- در حالتی که فارغ (از هر کاري) هستید، به دعا بپردازید.
و- وقتی به منزلگاهی میرسید و فرود میآیید: نخست پیش از نشستن دو رکعت نماز بگزارید.
«1» . ز- هنگام رفتن نیز دو رکعت نماز بجا آورید
مناسبی فرود آیید «2» -11 در منزلگاه
در روایت است که: در جایی از زمین فرود آیید که داراي این سه ویژگی باشد:
الف: بهترین رنگ را داشته باشد.
ب: نرمترین خاك را داشته باشد.
«3» . ج: بیشترین سرسبزي را داشته باشد
و نیز روایت شده است: هنگامیکه خواستید بروید، با آن زمین تودیع (و خداحافظی) کنید و بر آن و اهل آن درود و سلام
«4» . بفرستید؛ زیرا در هر بقعه و جایی از زمین، اهلی از ملائکه وجود دارد
ص: 80
-12 اخلاق اسلامیرا رعایت کنید
لازمه دستیابی به یک سفر مطلوب و مفید، رعایت اخلاق اسلامی و دستورهایی است که در خصوص معاشرتها در روایات آمده و
ولی برخی از آنها در سفر اهمیت بیشتري مییابد؛ در «1» . فصل مبسوطی از کتب اخلاقی و حدیثی را به خود اختصاص داده است
محجۀ البیضاء آمده است که:
باید در سفر، گفتاري خوب داشته باشیم، کرامتهاي اخلاقی را به نمایش بگذاریم؛ زیرا در سفر است که درون و باطن انسان براي »
««. دیگران روشن میشود
حتی در برخی روایات، ما رابه کارهایی سفارش کردهاند که اخلاق حسنه و رفتارهاي شایسته را در انسان تقویت میکند. مثلًا از
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نقل شده است که: از چیزهایی که سنّت محسوب میشود آن است که وقتی جماعتی با هم به سفر
میروند، هزینهها و مخارج مورد نیاز را (از همان آغاز روي هم بگذارند) و بپردازند؛ زیرا این کار سبب طیب نفس و حسن خلق
«3» . بیشتر خواهد شد
«4» «. تبسّم (و لبخند) خود را در برابر آنان زیاد کن » ؛« أَکْثِرِ التَّبَسُّمَ فِی وُجُوهِهِمْ » : و در روایت دیگري میخوانیم
و خلاصه آنکه، رفتار و گفتار خوب، برخورد کریمانه، بذل و بخشش، اجابت دعوت دیگران، بیخود و بیجا سخن نگفتن،
امانتداري، کمک به آنها و ... مواردي است که در مسافرت بیشتر سفارش شده است.
ص: 81
-13 برگشت از سفر
از توصیههاي دیگر این است که سفر طولانی نشود و چنانچه در حدّ نیاز و لازم انجام شده، بیش از آن ادامه نیابد و مسافر سریع به
صفحه 55 از 226
محل خود بازگردد. از امام محمد باقر علیه السلام نقل شده است:
«1» .« السَّفَرُ قِطْعَۀٌ مِنَ الْعَذَابِ فَإِذَا قَضَی أَحَدُکُمْ سَفَرَهُ فَلْیُسْرِعِ الْعَوْدَ إِلَی أَهْلِهِ »
«. سفر از عذاب است، پس آنگاه که یکی از شما سفر خود را تمام کرد، هر چه زودتر به میان اهل خود برگردد »
-14 هدیه
آمده: سزاوار است که براي اهْل (و خانواده) و نزدیکانش تحفه و هدیهاي از خوراکی یا غیرخوراکی در حدّ « محجۀ البیضاء » در
امکان و توانش تهیّه کند و روایت شده است که اگرچیزي (به عنوان هدیه) نیافتید، لااقل سنگی را در کیسه بگذارید و با خود
«2» ! بیاورید
البته روشن است که مقصود بیان اهمیت آوردن هدیه است نه اینکه واقعاً سنگ به همراه خود بیاورد؛ یعنی آنکه سعی کند دست
خالی برنگردد، چون آنان که منتظر شما هستند و با دیدن شما خوشحال میشوند، با دیدن هدایاي شما، شادي آنان دوچندان گشته
و الفت و محبّت بیشتر میگردد.
لازم به تذکر است: در سفر حج و عمره نباید خرید سوغات زائران را از بهرهبرداري از این سفر الهی و معنوي محروم نماید و خداي
ناکرده به جاي استفاده صحیح از اوقات خود، در کوچه و خیابان و بازار وقت خویش را سپري نمایند. بنابراین حتما بایدبرنامه ریزي
نموده، به حداقل خرید سوغات اکتفا کرده بیشتر براي علاقمندان و خویشاوندان به دعا و طواف و نماز پرداخت و با دعا در حق
آنان، سعادتمندي دنیا و آخرت را به آنان هدیه کرد.
البته، جز مواردي که ذکر شد، آداب دیگري نیز براي مسافر نقل شده است؛ که
ص: 82
«1» . خوانندگان عزیز به منابع تفصیلی مراجعه کنند
نکته دیگر اینکه: آداب و ویژگیهایی نیز هست که چه در سفر و چه در غیرسفر، انسان باید آنها را مراعات کند. که در کتاب
«2» . وسایل الشیعه آمده است
-15 زمان سفر
درباره زمان مسافرت، روایات گوناگونی وجود دارد که برخی در مورد روزهاي هفته و برخی در روزهاي ماه وارد شده است و ما
دو نکته را درباره زمان سفر یاد آوري میکنیم:
اوّل: صدقه، مانع بلا است.
«3» ؛« تَصَدَّقْ وَ اخْرُجْ أَيَّ یَوْمٍ شِئْتَ » : از امام صادق علیه السلام روایت شده است که
«. صدقه بده و هر روزي که میخواهی به سفر برو »
«4» . و در برخی روایات نیز پس از صدقه، به خواندن آیۀ الکرسی تأکید کرده است
عَلَیْکُمْ » : دوّم: در روایاتی آمده است که: در شب سفر کنید، آنهم نه در اول شب، بلکه آخر شب و سَحر. رسول گرامیاسلام فرمود
«5» «. در شب به سفر بروید چون زمین در شب پیموده (و مسافرت کوتاه) میشود » ؛« بِالسَّفَرِ بِاللَّیْلِ فَإِنَّ الْأَرْضَ تُطْوَي بِاللَّیْلِ
ص: 83
درس هفتم: توبه